10 ترفند بازاریابی استارت آپ در سال 2021

آیا استارت آپی راه اندازی کردید؟ آیا روش های بازاریابی استارت آپ را می دانید؟ آیا به تازگی وارد حوزه استارتاپ ها شده اید؟ آیا اخیراً وارد بحث بازاریابی محتوایی شده اید؟ در ادامه شما را با استراتژی های بازاریابی استارت آپی موفق آشنا می کنیم.
با وجود کارهای زیادی که برای راه انداختن یک کسب و کار باید انجام داد، وقت کمی برای چیدن استراتژی های موثر و مناسب باقی می ماند. اگر شما نیز در همچین شرایطی به سر می برید جای هیچ نگرانی نیست زیرا هدف ما در این مقاله پیدا کردن استراتژی مناسب برای کسب و کارهای نوپا می باشد. احتمالا شما با ابزارهایی که متخصصین بازاریابی استارتاپ ها برای شروع کار لازم می دانند آشنا می باشید؛ بعنوان مثال نرم افزار CMS، حساب های کاربری شبکه های اجتماعی، نرم افزارهای ادیت و ویرایش فیلم و عکس و بسیاری از موارد دیگر.
حال موضوعی که باید بر آن تسلط پیدا کنید نحوه استفاده از این ابزارها به منظور طراحی کمپین های منطبق بر اهداف کسب و کار خود است. ممکن است شما پیشرفت سایر استارتاپ ها در طراحی کمپین های تبلیغاتی را مشاهده کرده باشید و از خود درباره چگونگی حاصل شدن آن پرسیده باشید. رسیدن به موفقیت در کسب و کار خود بدون برنامه ریزی امکان پذیر نیست و به همین منظور داشتن استراتژی بازاریابی در کانال های مختلف به شما در روند پرورش استارتاپ خود کمک شایانی خواهد کرد.
به همین منظور در این بخش قصد داریم ۱۰ ویژگی که یک استراتژی بازاریابی موفق در حوزه استارتاپ ها باید داشته باشد را بیان کنیم:
- استفاده از اهداف SMART
- تعیین مشتری اصلی و پرسونا کسب و کار
- طراحی پیام های شفاف و گیرا
- تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی به منظور جذب سرنخ
- توزیع محتوا
- تبلیغ، روشی کارآمد برای دریافت سریع نتیجه
- تدوین استراتژی بازاریابی آنلاین برای معرفی کسب و کار
- سنجش و بهبود ارزش طول عمر مشتری (clv)
- داشتن اعتبار بواسطه رضایت مشتری
- ایجاد سیستم معرف
۱۰ ویژگی یک استراتژی بازاریابی استارتاپ موفق
- استفاده از اهداف SMART
همانطور که می دانید اهداف SMART پنج ویژگی دارد که باید هنگام طراحی به آنها توجه کنید. این پنچ خصوصیت عبارتند از:
- مشخص و خاص بودن (Specific)
- قابل اندازه گیری بودن (Measurable)
- قابل دسترس و دست یافتنی (Attainable)
- مرتب بودن (Relevent)
- زمانبندی شده (Timable)
همانطور که پیش تر بیان کردیم اهداف SMART نقشه راهی است که دورنمای فعالیت استارتاپ شما را تنظیم می کند. همچنین از دیگر مزایای این سیستم می توان به نظم بخشی که درون تیم می تواند ایجاد کند اشاره کرد؛ بدین معنی که نقش و وظیفه هر شخص به همراه ددلاین مربوط به آن مشخص می شود.
اهداف SMART برای هر کسب و کار یا سازمان منحصر به فرد است؛ پس هر هدفی که در سازمان دیگر سودمند بوده لزوماً برای شما موفقیت آمیز نخواهد بود.
در اکثر استارتاپ ها، بنابر دلایل کمبود منابع مالی یا کمبود منابع انسانی، کارکنان مجبورند در چندین پست مشغول به کار باشند. بعنوان مثال ممکن است مدیر مجموعه وظایفی چون طراحی استراتژی یا توسعه محصول را برعهده داشته باشد درحالیکه مدیر فنی علاوه بر مسئول طراحی وبسایت، عهده دار بخش بازاریابی و حتی شبکه های اجتماعی نیز باشد.
اکثر استارتاپ ها بر توسعه محصول خود متمرکز می باشند؛ اما چه موارد دیگری وجود دارد که می تواند موجب پیشرفت یک استارتاپ شود؟ این مرحله ای است که اهداف SMART می تواند بسیار سودمند باشد. به جای اینکه سعی کنید همه کار ها را همزمان به چند نفر محدود واگذار کنید، ابتدا معیارهای اساسی اهداف خود را پیدا کنید و سپس تمامی کوشش خود را بر آن قرار دهید و آن را در استراتژِی خود تزریق کنید.
بطور مثال، به جای اینکه وقت خود را صرف انجام اموری مقدماتی و اولیه کنید (که ممکن است در حال حاضر ضرورتی نداشته باشند)، بهتر است بر سه یا چهار مورد متمرکز شوید که می تواند اثربخشی موثرتری را دارا باشد. اگر محصول جدیدی را ارایه می دهید، علاوه بر آنکه بر توسعه محصول خود فکر می کنید می توانید اهدافی مانند موارد زیر نیز در برنامه ریزی خود داشته باشید:
- تولید ۱۰ محتوا متنی برای آگاهی مخاطب از محصول جدید طی مدت X روز
- ایجاد دو صفحه جدید برای معرفی و ترفیع محصول جدید طی X روز
- معرفی محصول خود در پنج وبسایت مختلف
اینها چند مثال معمولی است اما می تواند به سادگی منجر به معرفی کسب و کار شما بدون صرف هزینه های مالی هنگفت شود؛ البته که برای رسیدن به آنها زمان زیادی را باید صرف کنید. تنها کلید رشد مستمر ثابت قدمی و تمرکز است که با اهداف SMART می توانید به آن دست یابید.
- تعیین مشتری اصلی و پرسونا کسب و کار
اهداف اسمارت موجب متمرکز شدن و جهت دادن به تلاش های شما می شود؛ اما برای چه مخاطبی تلاش می کنید؟ آیا مخاطب شما میان سالل است؟ آیا دارای تحصیلات می باشد؟ در شهر زندگی می کند یا در روستا؟ برای آنکه اقدامات شما در حوزه بازاریابی به نتایج ملموس تری برسد می بایست متناسب با گروه مخاطب هدف طراحی شده باشد.
در این مرحله احتمالاً یک دید کلی از افرادی که به دنبال جذب آنها می باشید دارید، اما آیا درباره آن با تیم خود بحث و گفتگو کرده اید؟ آیا سند مکتوبی از پرسونا هدف خود دارید؟ در اینجاست که اهمیت موضوع پرسونا خریدار مطرح می شود.

پرسونا مشتری شرح مفصلی از خصوصیات مشتری مورد نظر شما است
پرسونا تصویری از مشتری مطلوب و دلخواه شما می باشد. این تصویر برگرفته از مواردی چون تحقیقات بازار، پایگاه داده، مشتری های فعلی و مفروضات خود است. داشتن پرسونا به شما کمک می کند بتوانید چالش های کسب و کار و نیازهای مخاطب اصلی خود را بهتر درک کرده و برای رفع آن تلاش کنید. البته که لازم است بدانید پرسونا شخص واقعی نبوده بلکه تنها تصویری ایده آل شده است.
اکنون که بطور خلاصه با مفهوم پرسونا آشنا شده اید ممکن است بپرسید چه چیزی این دسته را به این اندازه برای استارتاپ من مهم می کند؟ باید بدانید که این پرسونا خریدار است که به شما در طراحی کمپین های بازاریابی کمک می کند و با آن دید بهتری از کاری که قرار است انجام دهید بدست خواهید آورد. پس بعنوان نتیجه، با تشخیص پرسونا کمپینی را طراحی می کنید که بر شخص مناسب در زمان و فضای مناسب متمرکز خواهد شد.
- طراحی پیام های شفاف و گیرا
در عصر امروزی، افراد جامعه به دنبال تکرار مکررات و شنیدن حرف های بیهوده و بی هدف نمی باشند. افراد در جستجوی فایده ای که محصول شما می توانید برای انها داشته باشد می باشند و سوال اساسی که از شما می پرسند و شما باید پاسخ قانع کننده ای برای آن داشته باشید این است که “چگونه این محصول یا خدمات می تواند نیاز و مشکل واقعی مشتری را برطرف کند؟”.
پس با اینکه ممکن است کمی دور از ذهن بنظر آید، اما ممکن است افراد هیچ علاقه ای به محصول شما نداشته باشند؛ مگر اینکه از فوایدی که می تواند برای آنها داشته باشد و نیازی که می تواند از آنها رفع کند آگاه شوند. بنابراین، قبل از طراحی هرگونه پیامی (برای هر کسب و کاری با هر اندازه) باید آن را از دید مخاطب و در ذهن آن تصور کنید. پس پیام شما باید ساده، آگاهی دهنده و گیرا باشد. این سه عنصر باعث تبدیل ترافیک وبسایت شما به سرنخ خواهد شد.
- تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی به منظور جذب سرنخ
حال که از ترافیک صحبت کردیم، احتمالاً دوست داشته باشید پلنی داشته باشید تا مشتری های احتمالی را به سمت وبسایت خود جذب کنید. اساس و پایه بازاریابی محتوایی در وهله اول تولید محتوا با کیفیت با هدف پاسخگویی به سوالات و نیازهای مشتری پتانسیل و سپس هدایت آنها به سمت خرید می باشد.
به عنوان مثال، وبلاگ فضایی مناسب برای جذب ترافیک طبیعی و افزایش آگاهی از برند می باشد. هر وبلاگ می بایست برای یک کلمه کلیدی دم دراز بهینه شده باشد زیرا باعث جذب ترافیک هدفمندتری خواهد شد. این راهکاری ساده برای به زبان آوردن نام استارتاپ خود بین افراد مختلف است.
همچنین، محتوایی که تولید می کنید نشان دهنده تخصص شما می باشد و باعث جذب سرنخ خواهد شد. بعنوان مثال، شما می توانید کتاب های الکترونیکی پیرامون حوزه تخصص خود نوشته و با طراحی صفحه لندینگ آن را به مخاطب اهدا کنید و در مقابل مشخصات فرد شامل شماره تلفن یا آدرس ایمیل او را دریافت نمایید.

با این روش، می دانید افرادی که کتاب الکترونیکی شما را دانلود کرده اند به حوزه کاری شما علاقمند می باشند و پالس های مثبتی نسبت به موضوع ارسال کرده اند. کتاب شما به خصوص برای “پذیرندگان آغازین” (early adopters) مفید خواهد بود. با مرور زمان و با تولید محتوا مستمر وبسایت شما به منبعی موثق در حوزه کاری شما تبدیل خواهد شد و با بهینه سازی آن در عبارات مناسب، افراد مناسب را جذب خواهید کرد.
- توزیع محتوا
اینکه تنها با انتشار محتوا توقع دریافت مشتری داشته باشید فرضیه درستی نیست. لازم است دقت کنید بازاریابی محتوایی لزوماً مبتنی بر ترافیک ارگانیک جذب شده از موتورهای جستجو نمی باشد. برای بالا بردن شانس موفقیت خود می توانید بعد از بازبینی محتوا، آنرا در شبکه های اجتماعی یا از طریق ایمیل توزیع کرده و با مخاطبانی جدید به اشتراک بگذارید.برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید.
تصور کنید مقاله ای درباره “۱۰ فایده استفاده از گوگل ادز برای وبسایت فروشگاهی” آماده کرده اید. شما می توانید با طراحی یک اینفوگرافیک سریالی که ۱۰ فایده را بطور تیتر وار معرفی نموده و منتشر کردن آن در اینستاگرام خود مخاطب را با مقاله آشنا کنید و در ادامه از وی درخواست کنید برای مطالعه مقاله کامل به وبسایت شما مراجعه کند. این استراتژی شبکه های اجتماعی می بایست جزئی از پلن بازاریابی محتوایی باشد که توزیع محتوا بخشی جدا نشدنی از آن است.
- تبلیغ، روشی کارآمد برای دریافت سریع نتیجه
بازایابی محتوایی فرآیند طولانی است. با اینکه ممکن است موفقیت های بزرگی از آن حاصل شود اما در حالت کلی نتایج در کوتاه مدت پدید نمی آید. پس از آن که شروع به تولید محتوا کردید نیاز به جذب سرنخ ها خواهید داشت که بهترین راهکار برای آن استفاده از تبلیغات است. تبلیغات شاید در مقابل بازاریابی محتوا از اعتبار کمتری برخوردار باشد اما مزیتی که دارد “سریع نشان دادن تبلیغ شما به مخاطب مورد نظر” است.
حال بهتر است با چه نوع آگهی شروع کنیم؟ البته که برای پاسخ به این سوال باید به استراتژی تبلیغات خود رجوع کنید اما در حالت کلی می توان به این دسته بندی توجه کرد.
- گوگل ادز: بهترین گزینه برای زمانیکه افراد با محصول/خدمات شما آشنا می باشند و در گوگل به دنبال تامین کننده آن می باشند.
- تبلیغات شبکه های اجتماعی: از آنجایی که افراد به قصد خرید از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند این فضا می تواند بهترین گزینه برای آگاهی بخشی به مخاطب نسبت به محصول/خدمات شما باشد تا بتوانید توجه وی را به روش مطلوب جلب کنید. این روش همچنین برای جذب مخاطب خاص (مخاطب نیچ) نیز مناسب است.
- تبلیغات بنری: بهترین گزینه برای ایجاد آگاهی و هدف گیری مجدد (ریتارگتینگ).
- تدوین استراتژی بازاریابی آنلاین برای معرفی کسب و کار
اگر می خواهید بیشترین بازخورد را از فعالیت های خود دریافت کنید تدوین استراتژی بازاریابی در فضای آنلاین مناسب شما خواهد بود. دیجیتال مارکتینگ تمامی کارهایی را که در فضای بازاریابی آفلاین می توانید انجام دهید شامل تبلیغات در مجلات و ایجاد رویدادها را در فضای آنلاین انجام می دهد.
در واقع، فضای آنلاین یک مزیت دیگر نسبت به فضای سنتی دارد و آن هم امکان دریافت بک لینک برای وبسایت خود است (در فضای آفلاین، ناشران به ندرت اجازه درج لینک ها را در کتاب ها یا مجلات می دهند). سپس افرادی که محتوا شما را در وبسایت های مختلف مطالعه کنند می توانند با کسب و کار شما آشنا شوند. در حالت کلی، دیجیتال مارکتینگ باعث می شود استارتاپ شما در هر دو فضا رشد کند.
- سنجش و بهبود طول عمر مشتری (clv)
از آنجایی که نگهداری و فروش به مخاطبی که از قبل داریم ساده تر و کم هزینه تر از جذب مخاطب جدید می باشد، لازم است استارتاپ ها میزان clv خود را همواره زیر نظر داشته و برای بهبود آن تلاش کنند.

از جمله اقداماتی که می توانید برای بهبود این شاخص انجام دهید:
- بهبود تجربه کاربری
- رصد میزان رضایتمندی مشتری و تلاش برای بهبود نرخ بازگشت
- طراحی استراتژی بیش فروشی (upselling) و فروش جانبی (cross-selling)
بطور کلی بیش فروشی را می توان فروش محصول با درجه کیفیت بالاتر تعریف کرد. از طرفی فروش جانبی را نیز می توان پیشنهاد دادن محصول مکمل به مشتری هنگام خرید معرفی نمود.
- داشتن اعتبار بواسطه رضایت مشتری
طبق آمار وبسایت Bright Local، در سال ۲۰۲۰، ۸۷% از خریداران فضای آنلاین قبل از خرید خود کامنت های مربوط به آن محصوول را مطالعه کرده اند که این آمار در برابر سال ۲۰۱۹ افزایش ۶% را تجربه کرده است. اینترنت باعث شده است خریداران بیش از هر زمانی دیگر به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشند. همانطور که داشتن اعتبار خوب می تواند به فروش شما کمک کند، اعتبار و آوازه ضعیف نیز ضربه ای مهلک به بازاریابی و فروش شما خواهد زد.
بنابراین می بایست تمامی تلاش خود را کنید تا تصویری مثبت از خود در فضای آنلاین به جای بگذارید. بدین منظور می توانید:
- از مشتری های خود درخواست کنید تا نظراتشان درباره محصول/خدمات را کامنت کنند.
- در بحث های تخصصی (وبلاگ ها و انجمن ها) حوزه کاری خود شرکت کنید و تخصص خود را به رخ بکشید.
- اگر کیفیت خدمات یا محصولی که به مشتری ارائه داده اید فراتر از انتظارات وی بوده است از وی تقدیر نامه (testimonial) درخواست کنید.
- ایجاد سیستم معرف
علی رغم تمامی استراتژی های بازاریابی دیجیتال که می توانید به کار ببرید، بازاریابی دهان به دهان هنوز قدرت زیادی دارد و درصورتی برای شما مفید خواهد بود که بتوانید تجربه کاربری قوی را برای مشتری خود به ارمغان بیاورید.
مشتری هایی که بواسطه یک معرف به سمت شما می آیند معمولاً بصورت طبیعی و تصادفی می باشند اما داشتن استراتژی می تواند موجب افزایش رجوع این دسته شود. برای این کار می توانید:
- تامین کنندگان را شناسایی کنید و از آنها مشخصات افراد متقاضی کالا/خدمات شما را درخواست کنید.
- با ایجاد یک سیستم معرف (referral program) مشتری های خود را تشویق کنید تا شما را به دوستان خود معرفی کنند.
- از محتوا تولید شده توسط کاربر استفاده کنید.
- کمپین هایی طراحی کنید که از یک هدف (اجتماعی یا فرهنگی) حائز اهمیت برای مخاطب پشتیبانی کند
استراتژی های بازاریابی استارت آپ
استراتژی هایی که در این بخش به شما معرفی خواهیم کرد نقشه راهی برای پیشرفت بیزینس شما می باشد و تصویری از آنچه باید انجام دهید به شما می دهد. برای اینکه بهتر درک کنید چگونه بازاریابی می تواند باعث موفقیت استارتاپ شما شود قصد داریم ۸ ایده را بطور کامل تشریح کنیم. این الگو ها از استارتاپ های واقعی نشات گرفته اند. با مطالعه آنها می توانید تاثیر یک استراتژی موفق و درست را در دستیابی به اهداف بازاریابی خود تجسم کنید.
- استفاده از تبلیغات کلیکی برای دستیابی به کاربران جدید
کمپانی StarburstData یک شرکت B2B است که به سازمان ها در آنالیز و تحلیل اطلاعات وبسایت خود کمک می کند. آنها از یک موتور جستجو استفاده می کنند که بواسطه آن کاربر می تواند در مدت زمان کوتاه به مقدار زیادی از داده ها دست یابد. این مجموعه از تبلیغات لینکدین برای دسترسی به مخاطب هدف خود استفاده می کند.

یک کارشناس بازاریابی محتوایی شاغل در شرکتی مانند Starburst به احتمال فراوان مخاطب خود را در لینکدین پیدا خواهد کرد زیرا آن ها پلتفرمی برای نتورکرهای حرفه ای طراحی کرده اند. استفاده از این تبلیغات باعث می شود اطلاعات زیادی درباره مخاطب علاقمند به این کسب و کار بدست آید. ممکن است برای یک B2B دیگر لازم باشد در یک شبکه اجتماعی دیگر از تبلیغات استفاده شود. استراتژی دیگر می تواند انتشار پیشنهادی ویژه با استفاده از هشتگ های کسب و کار خود برای بیشتر دیده شدن آن باشد.
- از شبکه های اجتماعی برای وصل شدن به مشتری های خود استفاده کنید.
بازاریابی شبکه های اجتماعی لزوماً نیاز به صرف هزینه ندارد و می توان از آن برای افزایش دنبال کنندگان خود و ایجاد ارتباط بیزینس-مشتری استفاده کرد. داشتن یک صفحه بیزینس در شبکه های اجتماعی کاملا رایگان است. تنها کاری که باید انجام دهید تولید محتوا مستمر و بهینه سازی آن می باشد و بدین گونه سرنخ ها و مشتریان جدیدی دریافت خواهید کرد.
بعنوان مثال دریافت کامنت های مثبت از مشتریان فعلی خود می تواند نشانه ای از معتبر بودن برند شما باشد. سپس می توانید از پشت صحنه و روند روزمره کاری خود ویدیو گرفته و آن را با مخاطبین خود به اشتراک بگذارید. همچنین برگذاری وبینارهای مختلف می تواند به نزدیکتر شدن شما به جامعه هدف کمک شایانی کند.
یک صفحه در شبکه های اجتماعی برای استارتاپ شما که محتوا قوی داشته باشد و مخاطب را به تعامل برانگیزد استراتژی ساده ای است که باعث بالارفتن نرخ ریچ، دریافت کلیک و افزایش بازدید سایت و همچنین افزایش اعتبار شما در صنعت خواهد شد.
- بازاریابی Crowdfunding یا سرمایه گذاری جمعی
آیا تا به حال به کمپین های سرمایه گذاری جمعی فکر کرده اید؟ با این روش می توانید توجه ها را به خود جلب کنید. بعنوان مثال به کمپین NeighborSchools توجه کنید. حوزه کاری این کسب و کار مراقبت از کودکان است و امکان مراقبت از کودکان را زیر نظر مربیان حرفه ای فراهم می کند.

NeighborSchools در کمپین خود به دنبال افرادی بود که اعتماد کامل به بیزینس را داشته باشند و حاضر باشند در آن سرمایه گذاری کنند. با این ترفند، این کمپانی توانست مبلغی بالغ بر ۳.۴ میلیون دلار جمع آوری کند. علاوه بر آن مطرح شدن این خبر در رسانه های مختلف نکته مثبت دیگری برای شناخته شدن آنها بود. حتی اگر تعداد مشتری های کمی دارید با کرادفاندینگ می توانید افراد بیشتری را به سمت کسب و کار خود جذب کنید.
- برگزاری رویداد های مجازی به جای کنفرانس های حضوری
Mabl یک شرکت SaaS (نرم افزار به عنوان سرویس) فعال در حوزه یادگیری ماشین مستقر در بوستون می باشد. برای ساختن جامعه ای وسیع تر، Mabl تصمیم گرفت رویدادی مجازی با حضور متخصصین این صنعت برگزار کند. سخنران این وبینار به حضار درباره سخت افزارهای مختلف آموزش های گوناگونی ارائه داد.

این روند نتیجه بخش است و روشی کم هزینه برای توزیع حرفه ای گری و خبرگی خود در میان افراد علاقمند به موضوع بدون نیاز به برگزاری کنفرانس های حضوری می باشد.
- محتوای تولید شده توسط کاربر (User Generated Content)
معمولاً استارتاپ ها بودجه کلانی برای طراحی کمپین های بزرگ در شبکه های اجتماعی در اختیار ندارند؛ بنابراین در اکثر مواقع بخشی از وظیفه تولید محتوا خود را به مخاطبین خود واگذار می کنند که از آن با نام UGC نیز یاد می شود. تیم بازاریابی شرکت مسافربری Hopjump تصمیم گرفتند که بهترین کار داستان گویی در صفحات مجازی است. بدین منظور، استراتژی آنها در اینستاگرام استفاده از محتوایی است که کاربران از سفرهای خود تولید کرده اند؛ کاربرانی که برای سفر خود از خدمات این استارتاپ استفاده کرده اند.
مشتریانی که از خدمات Hopjump استفاده کرده اند در صفحات خود تصاویر سفر های خود را منتشر کرده و با تگ کردن صفحه مجموعه شانس خود را برای قرارگرفتن در اینستاگرام Hojump امتحان می کنند که در نتیجه باعث بیشتر دیده شدن این شرکت مسافربری در سطح این شبکه اجتماعی خواهد شد.
استفاده از محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) در یک کمپین تبلیغاتی روشی ساده، هوشمندانه و کاملاً رایگانی است که علاوه بر ایجاد رابطه صمیمی با مشتری خود باعث بیشتر دیده شدن برند شما و در نتیجه جذب مخاطب جدید خواهد شد.

گاهی اوقات قبل از اجرای کمپین لازم است وقت بیشتری را برای تفکر درباره مراحل مختلف آن قراردهید. ممکن است اقداماتی وجود داشته باشد تا با انجام آن بتوانید پیام کمپین خود را بطور وسیع تری گسترش دهید. آیا قادرید وبیناری را در مورد موضوع کمپین خود برگزار کنید؟ آیا فکر می کنید موضوعی وجود دارد که بتواند توجه مخاطبین لینکدین شما را بیشتر از بقیه جلب کند؟
- تولید محتوای سئو شده برای جذب مخاطب هدف
روش رایگان و پربازده دیگری که برای به زبان افتادن استارتاپ خود می توانید از آن استفاده کنید سئو می باشد. اما در این میان از یک نکته نباید غافل شد: این گزینه از تمامی گزینه های دیگر بیشترین وقت را از شما خواهد گرفت؛ نه به آن معنی که سئو فرآیندی وقت گیر یا وقت تلف کن باشد، بلکه بیشتر استمرار در آن لازم است.
هرچه بیشتر بهینه سازی انجام دهید؛ عملکرد بهتری از آن دریافت خواهید کرد؛ بدین معنی که سرنخ های بیشتری برای کسب و کار خود فراهم می کنید. لازم است در اینجا بیان کنیم سئو موفقیت یک روزه یا یک ماهه برای شما به ارمغان نخواهد آورد؛ بلکه پایه ریزی موفقیت شما در ماه ها یا حتی سال های آینده می باشد.
اساس سئو بهینه سازی صفحات وب سایت و محتوا آن بر مبنای کلماتی است که مشتریان احتمالی شما برای یافتن کالا/خدمات شما استفاده می کنند. استراتژی بهتر می تواند استفاده از کلمات کلیدی دم دراز با سطح رقابت پایین تا متوسط و حجم جستجو بالا باشد؛ کلماتی که به کار شما مرتبط می باشد و کاربر شما از آن استفاده می کند.
همانطور که حدس میزنید صفحه اصلی وبسایت شما در رقابت با دیگر کسب و کارهای رقیب شما می باشد. پس می بایست با تولید محتوا با کیفیت و لینک دادن به صفحه اصلی خود باعث بالا بردن اعتبار سئو آن و افزایش رتبه آن صفحه در نتایج گوگل شوید.به روز رسانی و بهینه سازی محتوا وب سایت شما تضمینی برای رشد مستمر آن می باشد. همچنین این کار باعث جذب بیشتر کاربران هدف شما در بلند مدت خواهد شد؛ پس به هیچ وجه نباید این فرصت را از دست بدهید.
- اجرا سیستم بازاریابی ارجاعی
از آنجایی که افراد طی سالیان اخیر هنگام خرید خود توجه ویژه ای به کامنت های مصرف کنندگان یک محصول و حتی ویدیوهای معرفی محصول موجود در یوتیوب می کنند، داشتن استراتژی برای این مورد نیز جزء موارد حیاتی و ملزومات به حساب می آید. هدف از اجرا بازاریابی ارجاعی یا ریفرال مارکتینگ در وهله اول شناسایی افراد مصرف کننده محصول یا خدمات و در مرحله دوم درخواست از آنها برای اظهار عقیده و بیان نظرخود درباره آن به صورت کامنت یا گرفتن ویدیو از خود می باشد.
این نوع محتوا از ارزش بسیار بالایی برخوردار است زیرا به مخاطب هدف و مشتری احتمالی شما نشان می دهد که نیاز فردی شبیه وی را در گذشته رفع کرده اید. برای تشویق افراد به ارائه نظر خود پس از استفاده از محصول یا خدمات شما می توانید برای آنها تخفیف ویژه ای را در خرید بعدی درنظر بگیرید که در فروشگاه های آنلاین این کار می تواند بصورت ارائه کدهای تخفیف باشد.
همچنین اگر کسب و کار شما ارائه خدمات است می توانید نسخه ای از خدمات خود را در بازه زمانی کوتاه به رایگان در اختیار کاربر قرار دهید. بعنوان مثال اگر در حوزه فناوری فعالیت می کنید می توانید نسخه ای از نرم افزار خود را بطور رایگان در اختیار وبلاگ نویسان حوزه تکنولوژی قرار دهید تا پس از استفاده از آن بررسی و نقطه نظرات خود درباره نرم افزار را در وبلاگ خود نوشته و به وبسایت شما لینک دهند.
بعنوان نکته آخر، مطمئن شوید که این نظرات بطور آشکارا در وبسایت شما قابل مشاهده می باشد. این نظرات باعث افزایش اعتماد و اعتبار کسب و کار شما خواهند شد؛ که ترکیب این دو کلید طلائی فروش در فضای آنلاین می باشد.
- نسخه ای رایگان از محصول خود در اختیار کاربر قرار دهید
یکی از راهکارهایی که در حال حاضر قابل اجرا می باشد و برای کسب و کارهای دیگر موفقیت آمیز بوده است، ایجاد نسخه ای رایگان از محصول و در اختیار کاربر قراردادن آن می باشد. از جمله کمپانی هایی که نسخه ای رایگان از محصول خود ارائه می دهند می توان به Canva,Dropbox,Zapier,HubSpot اشاره کرد. با این کار، مخاطب در ابتدا با محصول شما آشنایی کلی پیدا می کند و در ادامه اگر به آن ابراز علاقه کند می تواند نسخه کامل آن را با پرداخت مبلغی دریافت کند.
یکی از اهدافی که تمامی این کمپانی ها به دنبال آن می باشند کاهش هزینه جذب مشتری (CAC) است. یکی از اقداماتی که این غول های تکنولوژی انجام می دهند و بد نیست شما نیز درباره آن فکر کنید ارائه تخفیف روی محصول به افراد استفاده کننده از نسخه رایگان می باشد. شکی در این نیست که هر کاربری به دریافت تخفیف علاقمند است و با این کار سرنخ های زیادی را در مدت زمان بسیار کوتاه به مشتری خود تبدیل خواهید کرد.
حتی در صورتیکه با ارائه تخفیف افراد کمی حاضر به پرداخت مبلغ شدند می توانید با درخواست نظرسنجی از آنها نقاط ضعف را پیدا کرده، آن را برطرف کرده و دوباره پیشنهاد جدیدی به مخاطبین خود دهید. برای اثربخشی بیشتر، نیازهای پرسونا خود را به دقت بررسی کنید و ویژگی محصول خود را دقیقاً مطابق با آن طراحی کنید. همواره تلاش خود را بر اضافه کردن ویژگی هایی قرار دهید که اطمینان دارید نیاز مخاطب را برطرف خواهد کرد.
همچنین می توانید با طراحی پوستری مزایایی که استفاده از محصول شما برای کاربر خواهد داشت را نمایش دهید تا به درک بهتری از محصول شما برسد. بطور کلی شفافیت روش مناسبی برای افزایش بازدید است.
در آخر، فراموش نکنید ممکن است حتی پس از تلاش های فراوان افراد تمایلی برای دریافت نسخه کامل محصول شما را نداشته باشند. در اینصورت لازم است تا حد ممکن با مخاطب خود شفاف باشید و به وی امکاناتی را که با دریافت نسخه کامل دریافت خواهد کرد و ارزشمند بودن آن را بیان کنید. پس همواره قوی ترین امکانات را برای نسخه کامل نگه دارید!
بخوان و بدان: استراتژی بازاریابی محصول – 2021
اگر قصد دارید در بازاریابی بهترین نتایج را کسب کنید باید فعالیت های مورد نیاز را شناسایی کنید. با اینکه ممکن است راه های زیادی برای رسیدن به اهداف وجود داشته باشد، اما شما باید پربازده ترین و کم هزینه ترین آن ها را شناسایی کنید. بهترین کاری که می توانید انجام دهید در مرحله اول ترکیب استراتژی های بیان شده در طول این مقاله است. سپس می بایست عملکرد هرکدام را بررسی کنید و تعیین کنید کدامیک نیاز به وقت و منابع بیشتری دارد. فراموش نکنید دسترسی شما به اهداف بزرگ همواره رابطه تنگاتنگی با میزان تلاش شما خواهد داشت.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.