نبض حیات کسب و کارها با دیجیتال مارکتینگ

واژه دیجیتال مارکتینگ این روزها زیاد به گوش میرسد، ولی معنای واقعی این کلمه چیست؟ چرا کسب و کارها برای حفظ سهم بازار خود و جذب مشتریان و فروش بیشتر به آن احتیاج دارند؟ کسب و کارهای موفق چگونه با آن توانسته اند رقبا از میان برداشته و سهم بزرگی از بازار را بدست بیاورند؟
این روزها اگر به اطراف خود نگاه کنیم بعید است فردی را در حال استفاده از اینترنت و فضای دیجیتال نبینیم. وب سایت ها، اپلیکیشن ها و شبکه های اجتماعی کاملا در زندگی مردم ایران رسوخ کرده اند و دیگر دنیای بدون اینترنت را حتی نمی توان تصور کرد! البته این گستردگی استفاده از اینترنت و ابزارهای دیجیتال از نگاه بیزینس و برای مدیران کسب و کارها یک فرصت بی نظیر است. چرا که دسترسی به مخاطبان هدف کسب و کارها و مصرف کنندگان محصولات و خدمات هیچ وقت به این آسانی نبوده است! گره خوردن زندگی مردم با فضای دیجیتال موجب پیدایش مفهوم جدید و جذابی در بازاریابی به نام “دیجیتال مارکتینگ” شد که در این مقاله قصد داریم به شکل کامل شما را با آن آشنا کرده و مراحل یادگیری و به کارگرفتن آن در کسب و کار را به شما بیاموزیم. پس تا انتهای این مقاله کم نظیر با ما همراه باشید.
در این مقاله به ترتیب به مباحث زیر خواهیم پرداخت:
- مفهوم دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال)
- تفاوت بازاریابی کلاسیک با دیجیتال مارکتینگ
- بررسی اصول تبلیغات و ارتباطات در فضای دیجیتال مارکتینگ
- مقایسه ارتباطات یکپارچه بازاریابی با کانالهای دیجیتال
- بررسی اثربخشی و مقرون بهصرفه بودن دیجیتال مارکتینگ
- نکات مهم در انتقال از فضای آفلاین کسبوکار به فضای آنلاین
- نقشه راه یادگیری دیجیتال مارکتینگ در ایران
- سوالات متدوال درباره دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در این شیوه بازاریابی نوین تکیه بر ظرفیتهای دیجیتال با محوریت «اینترنت» مدنظر است. این رویکرد به معرفی محصولات و پیشبرد فروش از طریق فضای دیجیتال اصرار دارد. دیجیتال مارکتینگ با منطبق ساختن خود با اصول مارکتینگ و استفاده از رویکردهای مختلف، کاربردپذیری آنها را با زندگی مجازی مشتریان در عرصه وب و اینترنت ممکن کرده و تجارت و کسبوکار و مبادله را با سرعتی برقآسا به عرصه اینترنت کشانده است.
دیجیتال مارکتینگ شیوه نوینی از بازاریابی است که از ابزارهای دیجیتال برای رسیدن به اهداف بازاریابی بهره می برد.
با چنین مقدمهای دیجیتال مارکتینگ به مثابه یک «جعبهابزار اینترنتی» است که به کمک ابزارهای آن استفاده از علم مارکتینگ به شکل دیجیتال و اینترنتی میسر میشود. ابزارهای نظیر گوگل آنالیتیکس، ادوردز، تبلیغات بنری و کلیکی دیجیتال، اپ مارکتینیگ، گیم مارکتینگ، ویدیو مارکتینگ، ایمیل مارکتینگ و سوشال مارکتینگ، موشن گرافیک، سئو و غیره که هر روز گستردهتر میشوند، تنها مشتی از این خروار هستند.
در حقیقت دیجیتال مارکتینگ معرفی و پیشبرد فروش محصولات و برند از طریق یک یا چند رسانه الکترونیکی است. از مهم ترین ویژگی دیجیتال مارکتینگ توانایی سنجش اثربخشی و بازده کمپین های تبلیغاتی و ارزان بودن آن می باشد. همچنین دیجیتال مارکتینگ با انواع مقیاسهای کسب وکار از کوچک تا بزرگ سازگار است. در حقیقت از یک جوان جویای نام با سرمایه چند میلیونی تا یک کسب وکار چند صد میلیاردی مانند اپل میتوانند از ظرفیتهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کنند.
نقش دیجیتال مارکتینگ در یک کسب و کار چیست؟
در حالی که بازاریابی سنتی ممکن است از طریق تبلیغات چاپی، ارتباطات تلفنی یا بازاریابی فیزیکی همچنان وجود داشته باشد، دیجیتال مارکتینگ همان طور که اشاره شد می تواند به صورت الکترونیکی و آنلاین کار کند. بدین معنی که فرصت های بسیار بیشتری برای برندها جهت دسترسی به مشتریان وجود دارد که شامل ایمیل، ویدیو، شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجو می شود.
در این مرحله، دیجیتال مارکتینگ برای بیزینس شما و آگاهی از برند بسیار حیاتی است. به نظر می آید که امروزه تمامی برندهای دنیا حداقل یک وب سایت را دارند و اگر این طور نباشد، حداقل در شبکه های اجتماعی حضور دارند یا دارای یک استراتژی تبلیغاتی دیجیتال هستند. امروزه محتوای دیجیتال و بازاریابی انقدر رایج شده اند که مشتریان به این شیوه به عنوان راهی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد برندها تکیه کرده و از برندها انتظارش را می کشند.
در نتیجه تمام این صحبت ها، برای داشتن توان رقابتی به عنوان یک صاحب بیزینس، باید حداقل یک سری از جنبه های دیجیتال مارکتینگ را در آغوش بگیرید. از آن جایی که دیجیتال مارکتینگ آپشن ها و استراتژی های بسیار زیادی دارد، می توانید نوآوری بیشتری به خرج داده و تاکتیک های بازاریابی مختلفی را با بودجه مشخص امتحان کنید. با دیجیتال مارکتینگ همچنین می توانید از ابزارهایی مانند Analytics Dashboard برای نظارت بر موفقیت و نرخ بازگشت سرمایه کمپین های خود بیشتر از کاری که می توانید با تبلیغات سنتی محتوا مانند بیلبوردها یا تبلیغات چاپی، بدست آورید.
یک بیزینس چطور دیجیتال مارکتینگ را تعریف می کند؟
دیجیتال مارکتینگ با استفاده از تاکتیک ها و کانال های متعدد برای ارتباط برقرار کردن با مشتریان جایی که بیشتر زمان خود را می گذرانند، یعنی فضای آنلاین تعریف می شود. از خود وب سایت گرفته تا دارایی های آنلاین یک برند؛ تبلیغات دیجیتال، ایمیل مارکتینگ، بروشورهای آنلاین و موارد دیگر تاکتیک های متعدد و متنوعی هستند که زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می گیرند.
دیجیتال مارکتینگ از تاکتیک ها و کانال های متعدد برای ارتباط برقرار کردن با مشتریان استفاده می کند
بهترین دیجیتال مارکترها یک تصویر واضح از نحوه حمایت هر کمپین برای رسیدن به اهداف خود دارند. با توجه به اهداف استراتژی بازاریابی آن ها، بازاریابان می توانند یک کمپین بزرگتر را از طریق کانال های رایگان یا پرداختی که در اختیار دارند حمایت کنند.
به عنوان مثال یک بازاریاب محتوا، می تواند یک سری پست بلاگ برای ایجاد سرنخ از یک کتاب الکترونیکی جدید که بیزینس آن ها اخیراً ایجاد کرده است استفاده کند. بازاریاب شبکه های اجتماعی این بیزینس می تواند در معرفی این پست های بلاگ از طریق پست های ارگانیک و پرداختی در اکانت های شبکه های اجتماعی این بیزینس کمک کند. بازاریاب ایمیلی این بیزینس نیز شاید یک کمپین ایمیلی برای فرستادن اطلاعات بیشتر در مورد بیزینس برای کسانی که کتاب را دانلود کرده اند راه اندازی کند. در ادامه این مقاله در مورد این بازاریابان با نقش های مختلف بیشتر صحبت خواهیم کرد.
آیا دیجیتال مارکتینگ برای تمامی بیزینس ها جواب می دهد؟
دیجیتال مارکتینگ می تواند برای هر بیزینس در هر صنعتی جواب دهد. بدون توجه به چیزی که بیزینس شما می فروشد، دیجیتال مارکتینگ همچنان شامل ایجاد پرسوناهای خریدار شما برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد محتوای با ارزش آنلاین با توجه به این نیازها می شود. اگرچه این بدین معنی نیست که تمامی بیزینس ها باید یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ را به شیوه های مشابه یکدیگر پیاده سازی کنند.
پرسونا چیست؟
آموزش قدم به قدم طراحی پرسونا مشتری
دیجیتال مارکتینگ B2B
اگر حالت بیزینس شما B2B است، فعالیت های دیجیتال شما بیشتر حول محور ایجاد سرنخ آنلاین است با هدف این که کسی با مسئول فروش شما صحبت کند. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل با کیفیت ترین سرنخ های آنلاین برای تیم فروش شما از طریق وب سایت و کانال های دیجیتال حمایت کننده دیگر است.
علاوه بر وب سایت، بهتر است که فعالیت های خود را روی کانال های بیزینس محور مانند لینکدین متمرکز کنید جایی که دموگرافیک شما بیشتر زمان خود را در آن جا سپری می کنند.
دیجیتال مارکتینگ B2C
اگر حالت بیزینس شما B2C است، با توجه به نقاط قیمتی محصولات شما، معمولاً هدف نهایی فعالیت های دیجیتال مارکتینگ شما جذب مردم به سمت وب سایت و تبدیل کردن آن ها به مشتریان بدون نیاز به صحبت کردن با تیم فروش می باشد.
به همین دلیل، معمولاً خیلی لازم نیست که تمرکز خود را روی ایجاد سرنخ به معنای واقعی خود بگذارید و بهتر است بیشتر تمرکز شما روی ایجاد یک سفر خرید مناسب باشد، از لحظه ای که کسی وارد سایت شما می شود تا لحظه ای که خرید انجام می دهد. این معمولاً بدین معنیست که قابلیت های محصولات شما در محتوا باید در نقاط بالایی قیف بازاریابی باشد چیزی که در B2B معمولاً در مراحل پایین تر است، همچنین شما نیاز به ایجاد فراخوان عمل های (Call to Action) قوی تری نیز دارید.
برای کمپانی های B2C، کانال هایی مانند اینستاگرام و پینترست معمولاً می توانند ارزش بیشتری نسبت به پلتفرم های بیزینس محور مانند لینکدین داشته باشند.
تفاوت بازاریابی کلاسیک (آفلاین) با بازاریابی دیجیتال چیست؟
بازاریابی کلاسیک را «تسهیلگری» برای پیشبرد فعالیتهای اقتصادی میدانند و آن را به عنوان علمی که به بررسی نیازهای مشتری و حتی ایجاد نیاز خاصی میپردازد و بعد با معرفی و عرضه یک محصول، آن نیاز را تامین میکند، معرفی میکنند. با این حال تفاوت بازاریابی کلاسیک و دیجیتال هم ماهوی و هم ابزاریست، بازاریابی جاذبهای و بازاریابی محتوا مشخصا از دل بازاریابی دیجیتال برخواستهاند و ابزارها و کانالهای دیجیتال مارکتینگ، صرفا به همین حوزه تعلق دارند.
دیجیتال مارکتینگ در مقایسه با بازاریابی سنتی مزایای چشمگیری دارد که مهمترین آنها هزینه پایین تر، هدفمندی تبلیغات و قابلیت سنجش اثربخشی است
از نگاهی دیگر نسبت «بازاریابی دیجیتال» به «بازاریابی کلاسیک» نسبت «موبایل» به «تلفن ثابت» است. در ابتدا موبایل وسیله ای جانبی و حتی اضافی نسبت به «تلفن ثابت» تلقی میشد. با این حال و با رشد تکنولوژی موبایل و آشکار شدن ظرفیتهای حقیقی این ابزار، موبایل نه تنها تلفن ثابت، بلکه مدل ذهنی افراد و سبک زندگی آنها را هم تغییر داد و اکنون به نظر میرسد که این تلفن ثابت است که در برابر موبایل وسیله ای جانبی و اضافه به نظر میرسد.
پیش بینی ما این است که ظرف چند سال آینده واژه «مارکتینگ» جای واژه «دیجیتال مارکتینگ» را بگیرد، ولی به این معنا که دیجیتال مارکتینگ آنقدر جایگاه خود را مستحکم و تحمیل کند که واژه «مارکتینگ» و بار معنایی و هویت و تعریف آن را از آن خود کند و مثلا وقتی میگوییم «مارکتینگ» انگار منظورمان همان «دیجیتال مارکتینگ» است؛ چنانکه وقتی میگوییم «تلفن» منظورمان همان «موبایل» است و نه تلفن ثابت!
به طور کلی فضای دیجیتال مارکتینگ، فضایی منعطفتر، خلاقانهتری داشته و به خصوص برای کسبوکارهای کوچک با بودجه تبلیغاتی اندک فضای نفس کشیدن فراهم میکند.
دو ستون اصلی دیجیتال مارکتینگ بازاریابی آنلاین و آفلاین هستند. در مورد بخش آنلاین مارکتینگ در ادامه مقاله مفصل صحبت خواهیم کرد اما بهتر است قبل از آن، ببینیم آفلاین مارکتینگ چیست و چطور می توان آن را شناسایی و از آن استفاده کرد.
بررسی اصول تبلیغات و ارتباطات در فضای دیجیتال مارکتینگ و نمونه آن در بازار ایران
مطابق آنچه از منظر تبلیغات به عنوان نوعی ارتباط انسانی مطرح میشود، در اینجا نیز یک «فرستنده پیام» وجود دارد، پیام به وسیله یک «کانال» به «گیرنده» میرسد تا اثر تبلیغی و ترغیب به خرید انجام شود. در دیجیتال مارکتینگ هم همین قضیه وجود دارد و برای انواع کسبوکارها قابلیت هدف گیری تبلیغاتی انواع مشتریان در سطوح B2C و B2B وجود دارند.
با توجه به گستردگی کاربردهای دیجیتال مارکتینگ همه نوع کسب و کار می توانند با استفاده از آن رشد سریع را تجربه کنند
بررسی شواهد هم نشان میدهد که امروزه انواع کسبوکارها از کسب وکارهای اصطلاحا «نیچ»، کسبوکارهای لاکچری و کسب وکارهایی با مخاطب Mass، همه از این فضای بازاریابی دیجیتال بهره مند هستند. از خانواده اسنپ بگیرید که اصولا مشتری انبوه دارد تا فروشگاههای اینترنتی که درخت مینیاتوری (بنسای) میفروشند، تا کمپینهایی که برند لوکس «درسا» و یا تولیدکنندگان خودروهای لوکسی نظیر DS در ایران اجرا کردند، همه از خوان گسترده فضای بازاریابی آنلاین بهره مند شدند.
انواع کسب و کارهایی که از دیجیتال مارکتینگ استفاده می کنند
فروشگاههای اینترنتی: مشخصا این کسبوکارها با فروش اینترنتی محصولات روزگار میگذرانند، نمونه مشهور آنها دیجیکالا است، پلتفرمی که با الگوگیری از غولی همچون آمازون مرزهای موفقیت را در ایران جابه جا کرد. هر کسب و کاری که محصولی با قابلیت فروش روی اینترنت داشته باشد در این دسته قرار می گیرد.
تولیدکنندگان سرنخ: خیلی از کسب و کارها عملا محصول و خدماتی را مستقیم از در فضای دیجیتال عرضه نمی کنند. بلکه محصول یا خدمات آنها در دنیای آفلاین ارائه می شود. همچون خود آکادمی دیجیتال مارکتینگ که یک آموزشگاه حضوری در تهران است و کلاس های آموزش دیجیتال مارکتینگ برگزار می کند. در چنین کسب و کارهایی بدست آوردن یک سرنخ از مخاطبان هدف همچون شماره تماس، ایمیل و … اهمیت بسیاری دارد که به بهترین شکل می توانند در فضای دیجیتال با معرفی خدمات خود اطلاعات علاقمندان را جمع آوری کرده و سپس برای بازاریابی تلفنی و حتی حضوری اقدام کنند.
راهنمای کامل برای تولید و پرورش سرنخ و افزایش نرخ تبدیل
مطالعه ی این مقاله دید جامع ای در مورد تولید و پرورش سرنخ در اختیار شما قرار می دهد
پابلیشرها: کسانی که از طریق عرضه محتوای رایگان برای مخاطب تبلیغ دریافت می کنند. سایت های خبری و آموزشی از این قبیل هستند. برای مثال شما در سایت “ورزش 3” اخبار ورزشی و در سایت “چطور” مقالات آموزشی را به رایگان مطالعه می کنید و آن سایت ها از انتشار تبلیغات کسب درآمد می کنند.
پلتفرمهای دوسویه: اینها کسب وکارهایی هستند که از طریق ایجاد ارتباط دو دسته مخاطب، کسب سود میکنند. دو دسته ای که سرویسدهنده و سرویسگیرندهی یک خدمت/محصول هستند. مثلا دیوار، ایوند و حتی اسنپ از این جملهاند.
کسبوکارهای SAAS: یک مفهوم تکنولوژیک که براساس فضای ابری کار میکند. فعالان این دسته به جای فروش یکباره محصول و واگذاری دائم آن، حق استفاده از آن را به نوعی اجاره میدهند. ربات ایران سوشال و سرویسهای CRM که به ازای پرداخت شارژ ماهانه قابل استفادهاند، از این جملهاند.
مقایسه ارتباطات یکپارچه بازاریابی با کانالهای دیجیتال مارکتینگ
در بازاریابی کلاسیک ابزارهایی برای بازاریابی محصولات یک کسب وکار وجود دارند که لازم است به نحوی یکپارچه عمل کنند. در بین این ابزارها با ابزارها و کانالهای بازاریابی دیجیتال، مشابهتها و تفاوتهایی وجود دارد.
در دیجیتال مارکتینگ برای ارتباطات یکپارچه بازاریابی ابزارهای کاملی وجود دارد که برای رسیدن به اهداف بازارایابی می توان از هر کدام در جای مناسب استفاده کرد.
بازاریابی مستقیم
بازاریابی مستقیم، ابزاری برای ارتباط مستقیم با مشتریست، عاملی که این ابزار را متمایز میکند، خصوصیت تعاملی آن است. نکته جالب اینکه بازاریابی مستقیم مبتنی بر پایگاه داده مشتریان است. پس بازاریابی مستقیم با ایمیل مارکتینگ و سیستمهای ارتباط با مشتریان (CRM) ارتباط دارد و به نوعی پیش نیاز آنهاست. از آنجایی که این ابزار به طور مستقیم شما را به مشتریان متصل میکند،واسطهها را از میان تولیدکننده/سرویسدهنده با مصرفکننده حذف کرده و سود هر ۲ طرف را بیشتر میکند.
سخن پراکنی (روابط عمومی)
سخنپراکنی مجموعهای از داستانها درباره برند و محصول است که جنبهی تبلیغ مستقیم ندارد و پولی مستقیم بابت آن پرداخت نمیشود، مثلا ما در این مقاله به دجیکالا و اسنپ پرداختیم، بدون اینکه آنها به ما پولی پرداخته باشند. در فضای دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی محتوا و وبلاگنویسی، فعالیتهای تولیدکنندگان سرنخ و حتی با مقداری اغماض رپورتاژ آگهی در سایتهای بزرگ با سخنپراکنی در فضای کلاسیک قابل مقایسه هستند.
ابزار پیشبرد فروش (پروموشن)
هر عملی در بازاریابی که موجب جلب توجه کاربران به محصول یا خدمات شود را اصلاحا پروموشن یا پیشبرد فروش گویند. این ابزار برای افزایش فروش محصول در کوتاه مدت کاربرد دارد، در این ابزار، ارزش اضافی (مثلا تخفیف) به خود مشتری ارائه میشود تا فروش افزایش یابد، کمپینهای بلک فرایدی ای که توسط دیجیکالا و بامیلو انجام شدند، معادل بسیار خوبی از کابرد این ابزار در دیجیتال مارکتینگ هستند.
هر عملی در بازاریابی که موجب جلب توجه کاربران به محصول یا خدمات شود را اصلاحا پروموشن گویند.
فروش شخصی
ابزار فروش شخصی عبارت است از مراجعه نیروهای فروش شرکت به صورت شخصی در محل مشتری، این رویکرد در آمریکا بسیار رایج و باعث افزایش فروش است، معادل آن در فضای دیجیتال پیگیری تلفنی مشتریان لید شده در CRM، سیستمهای پشتیبانی چت و پیگیری فروش از طریق دایرکت در شبکههای اجتماعیست.
تبلیغات
تبلیغات در فضای بازاریابی کلاسیک، بسیار رایج و گران است، وقتی در یک رسانه عمومی مانند تلویزیون، رادیو، تبلیغات محیطی (بیلبوردها) محصول خود را تبلیغ میکنید، دست به ریسکی بزرگ با هزینه بالا زدهاید، عملا همه در معرض تبلیغ شما قرار می گیرند، با این حال این خودعرضهگری عمومی شاید اتفاقا باعث شود، که تبلیغ شما در نظر مخاطب هدف، حساسیت و توجهی را ایجاد نکند. در عوض در فضای دیجیتال تبلیغات کلیکی گوگل، تبلیغات بنری، تبلیغات در شبکه های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ به عنوان کانالهای دیجیتال مارکتینگ، ابزار تبلیغاتی محسوب میشوند.
بررسی اثربخشی و مقرون بهصرفگی دیجیتال مارکتینگ:
ادعای مهم و البته درست رسانه های دیجیتال این است که میتوانند پیام و نظرشان را با دقت مناسبی به مخاطب هدف برسانند. اما این ادعا چگونه ثابت میشود؟
در دیجیتال مارکتینگ تبلیغات کاملا هدفمند و مقرون به صرفه تر است و می توان دقیق اثربخشی آنها را سنجید و برای کسب نتایج بهتر آنها را بهینه کرد.
زمانی یکی از بزرگان تبلیغات کلاسیک گفته بود، البته که تبلیغات خوب است، فقط مشکل اینجاست که اگرچه ما میدانیم ۵۰ درصد تبلیغاتمان اثربخش بوده و ۵۰ درصد آن نبوده، ولی نمیدانیم که این اثربخشی و عدم اثربخشی ۵۰ درصدی ناشی از چه علل و عواملی بوده است تا قسمت غیر اثربخش را اصلاح و قسمت اثربخش را تقویت کنیم!
پس بحث اثربخشی نیز از دیگر مواهب «دیجیتال» است این که پیام شما با چه «کیفیت و کمیتی» به چه «کسانی» رسیده و این چه دردی را از شما دعوا کرده است، شما به ازای هر کلیک و ورودی چه درآمدی کسب کردهاید و ادامه این روند به نفع و صرف شماست یا نه؟ این مزیت، بخش سنجش ROI و دستاورد حاصله برای شما را در مبحث تبلیغات آنلاین مطرح میکند و این تقریبا بدون زحمتی برای شما، بلکه به همت ظرفیت های تکنولوژیک و همت و جدیت بزرگانی نظیر گوگل و دوستان ممکن میشود که با ابزارهایی نظیر گوگل آنالیتیکس این مهم را رقم زدهاند.
نکات مهم در انتقال از فضای آفلاین کسب و کار به فضای آنلاین
در اینجا هم مانند سایر عرصهها و مشخصا مانند کسب وکارهایی با بازاریابی کلاسیک، عدهای شکست میخورند و عدهای پیروز میشوند؛ عده ای به اهداف خود نائل میشوند و عدهای نه. مطالعات موردی زیادی روی کیس های مختلف جهانی و حتی ایرانی انجام شده و از دلایل شکست و موفقیت آنها پرده برمیدارد ما در اینجا میکوشیم به سهم خود نکتههایی را برای شما روشن کنیم:
مسئله مهم Digital Transform:
این مفهوم به انتقال و ادغام رویکردهای استراژیک بازاریابی کلاسیک با بازاریابی دیجیتال اشاره دارد. انتقال و ادغام از فرم 4p کلاسیک به وضعیت دیجیتال: 4p بازاریابی شامل Product, place, price, promotion است. در واقع ورود به بازاریابی دیجیتال ما را از 4p بینیاز نمی کند، بلکه برعکس یک مرحله هم اضافه میشود و آن تطبیق و هماهنگ سازی و «ما به ازاسازی» 4p کلاسیک کسب وکار با فعالیتهای بازاریابی دیجیتال است.
این روزها کسب و کارهای ایرانی برای پیشی گرفتن از رقبا خود و بدست آوردن مشتریان جدید با سرعت در حال انتقال از فضای آفلاین به فضای دیجیتال هستند.
این که محصول ما چه «ویژگیها و مزایایی» دارد، کانالهای توزیع ما کدام هستند. سیاست های قیمت گذاری ما چیست و مهم تر از همه که در دیجیتال مارکتینگ بر روی آن تاکید میشود، «سیاستهای پروموشن» ما چگونه است. جملگی از همین موارد هستند. توجه کنید بازاریابی دیجیتال باید هماهنگ با 4P شما و در امتداد آن باشد، تا پیامهای متناقضی به مخاطب ارسال نشود. در ثانی «مصادیق و مابهازاهای دیجیتالی» این سیاستها که جزو فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ است، باید در برنامههای استراتژیک و عملی تدوین شود.
انتقال و ادغام از STP بازاریابی کلاسیک به پرسونای بازاریابی دیجیتال:
در بازاریابی کلاسیک فرایندی ۳ مرحله ای و الزامی به نام STP به معنای «بخشبندی بازار، هدف گرفتن بخشی از آن و متمایز کردن جایگاه خود برای مخاطبان هدف گرفته شده» وجود دارد. در ابتدا بخشهای مختلف بازار مشخص میشوند، سپس آن دسته که به عنوان مشتری اصلی مدنظر ما هستند انتخاب و گلچین میشوند و آنگاه مشخص می کنیم که می خواهیم با کدام ویژگی نزد آنها شهره و شناخته شویم؟ این ویژگی که براساس آن خود را جایگاهیابی میکنیم، بهتر است نقطه قوت ما و نقطه ضعف رقبا باشد.
با این حال این فرایند نسبتا پیچیده و انتزاعیست و در بازاریابی دیجیتال با پرسونا که عینیتر، ساده تر و کاربردیتر است، مصداق مییابد.
با این حال تاکید ما آن است که در فرایند انتقال دیجیتال، مستقیما پرسونا نسازید، بلکه پرسونای شما مابه ازا و ترجمه ای ساده تر از فرایند STP شما باشد. به عبارت ساده تر ابتدا STP را بسازید و بعد از روی آن پرسونای خود را شکل دهید.
مشتری از زمانی که با برند شما آشنا شود تا زمانی که به خرید کند مراحل خاصی را باید طی کند که به آن قیف فروش می گوییم.
نگاه قیفی در فروش و ایجاد ارزش برای مشتری در مسیر خرید:
در بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است که نگاه بلندمدت و تدریجی و مرحله به مرحله داشته باشید، اگر سایت یک کسبوکار را به عنوان «نقطه تماس» اصلی مشتری با بیزینس در نظر بگیریم، مشتری در ابتدا یک «غریبه گذری» است و نباید انتظار داشت که به سرعت و در یک مرحله به خریدار تبدیل شود. شما با «جلب توجه او» او را به یک سرنخ تبدیل میکنید و با «نزدیک شدن» به سرنخ او را به مشتری خود تبدیل میکنید، بدیهی است که اگر این «مشتری جدید» از محصول و خدمات شما راضی باشد، تبدیل به «مشتری بازگشتی و وفادار» شما خواهد شد و در کسوت یک هوادار به رایگان شما را به دیگران توصیه خواهد کرد.
چطور دیجیتال مارکتینگ را پیاده سازی کنیم؟
1 – اهداف خود را تعریف کنید
زمانی که می خواهید دیجیتال مارکتینگ را شروع کنید، شناسایی و تعریف اهداف شما امری بسیار حیاتی است، چرا که شما استراتژی خود را با توجه به این اهداف تعیین می کنید. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برند است، ممکن است بخواهید توجه بیشتری را به سمت دسترسی به مخاطبان جدیدتر از طریق شبکه های اجتماعی معطوف کنید.
همچنین ممکن است بخواهید فروش یک محصول بخصوص را افزایش دهید؛ اگر هدف شما این باشد، بهتر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا برای بدست آوردن خریداران احتمالی روی وب سایت خود تمرکز کنید. علاوه بر این، اگر فروش هدف شما باشد، می توانید کمپین های پرداخت به ازای کلیک را برای ایجاد ترافیک از طریق تبلیغات پرداختی امتحان کنید. هر هدفی که داشته باشید، شکل دادن به یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ بعد از این که بزرگ ترین اهداف کمپانی خود را تعریف کردید کار خیلی راحت تری است.
2 – مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید
یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ داشتن فرصت هدفگیری مخاطبان بخصوص است. اگرچه که شما نمی توانید از این مزیت استفاده کنید اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید.
یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ داشتن فرصت هدفگیری مخاطبان بخصوص است
لازم به ذکر است که مخاطبان هدف شما ممکن است بر اساس کانال یا اهدافی که شما برای یک محصول یا کمپین دارید متفاوت باشند. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوان هستند و میم های خنده دار و ویدیوهای کوتاه را ترجیح می دهند، اما مخاطبان لینکدین شما متخصصین با سن بالاتر هستند که به دنبال پیشنهادات تاکتیکی تری می باشند. در نتیجه شما باید محتوای خود را به اشکال مختلف برای جلب رضایت این مخاطبان هدف مختلف تولید کنید.
3 – یک بودجه برای هر کانال دیجیتال خود تعیین کنید
درست همانند هرچیزی، بودجه ای که شما تعیین می کنید کاملاً وابسته به المان هایی از دیجیتال مارکتینگ است که می خواهید به استراتژی خود اضافه کنید.
اگر روی تکنیک های اینباند مانند سئو، شبکه های اجتماعی و بازاریابی محتوا برای یک وب سایت متمرکز هستید، خبر خوب این است که به بودجه زیادی اصلاً نیاز ندارید. با بازاریابی Inbound، هدف اصلی ایجاد محتوای با کیفیتی است که مخاطبان شما به آن ها علاقه داشته باشند که لازمه آن اکثراً تنها زمانی است که برای تولید این محتواها صرف می کنید.
شما می توانید به عنوان مثال با هاست کردن یک وب سایت و تولید محتوا با استفاده از CMS های Hubspot شروع کنید. برای کسانی که بودجه محدودی دارند، می توانید با وردپرس بر روی WP Engine شروع کنید، یک قالب ساده از StudioPress انتخاب کنید و سایت خود را بدون نیاز به کدنویسی با استفاده از Elementor Website Builder for WordPress راه اندازی کنید.
به عنوان مثال، برای پیاده سازی تبلیغات هزینه به ازای کلیک (PPC) با استفاده گوگل ادوردز، شما در برابر دیگر رقبای حاضر در صنعت خود برای ظاهر شدن در بالای صفحه نتایج گوگل برای یک کیوورد مرتبط با بیزینس خود مبلغی را پیشنهاد می دهید. با توجه به میزان رقابتی که برای کیوورد مذکور وجود دارد، این مبلغ می تواند به صورت منطقی مقبول باشد یا به شدت گران قیمت، به همین دلیل است که تمرکز کردن بر روی افزایش دسترسی ارگانیک همیشه باید برای شما مهم باشد
4 – ایجاد تعادل مناسب میان استراتژی های دیجیتال رایگان و پرداختی
یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به احتمال زیاد نیازمند جنبه های پرداختی و رایگان به صورت همزمان برای موثر عمل کردن است. به عنوان مثال، اگر برای ایجاد پرسوناهای خریدار همه جانبه برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود وقت بگذارید و بر روی ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل این خریداران تمرکز کنید، به احتمال زیاد طی 6 ماه با حداقل هزینه ها برای تبلیغات می تواند نتایج خوبی بگیرید.
اگرچه، در صورتی که تبلیغات پرداختی جزوی از استراتژی دیجیتال شما باشد، نتایج می توانند خیلی سریع تر برای شما رقم بخورند. در نهایت، معمولاً پیشنهاد می شود که روی افزایش دسترسی ارگانیک خود با استفاده از محتوا، سئو و شبکه های اجتماعی برای رسیدن به موفقیت پایدار و طولانی مدت تمرکز کنید. زمانی که شک داشتید، از هر دو استفاده کنید و از پروسه خود همان طور که جلو می روید یاد بگیرید که کدام کانال ها چه پرداختی و چه رایگان بهترین عملکرد را برای برند شما دارند.
5 – دارایی های دیجیتال خود را برای موبایل بهینه سازی کنید
یکی دیگر از اجزای کلیدی دیجیتال مارکتینگ همان طور که قبلاً اشاره شد موبایل مارکتینگ است. در واقع، استفاده از گوشی های هوشمند برای مصرف رسانه های دیجیتال تنها در امریکا 69 درصد آمار را تشکیل می دهد در حالی که استفاده از رسانه های دیجیتال در این کشور توسط دسکتاپ کمتر از نصف است و همه این موارد در حالی است که امریکا در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا خیلی بیشتر از دسکتاپ برای مصرف رسانه های دیجیتال استفاده می کند!
این موضوع بدین معنیست که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، عکس های شبکه های اجتماعی و دیگر دارایی های دیجیتال برای گوشی های هوشمند بسیار حیاتی است. اگر شرکت شما یک برنامه موبایل دارد که به کاربران اجازه تعامل با برند شما یا خرید محصولات شما را می دهد، اپلیکیشن شما نیز زیر چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می گیرد.
افرادی که با برند شما به صورت آنلاین توسط اپلیکیشن موبایل تعامل دارند باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که می توانند با لپتاپ یا کامپیوتر خود داشته باشند. این به معنی پیاده سازی یک طراحی وب سایت موبایل دوست یا تعامل گراست تا باعث شود گشت و گذار در وب سایت شما توسط کاربران موبایل به راحتی انجام شود. این موضوع همچنین به معنی کاهش طول فرم های ایجاد سرنخ شما برای ایجاد یک تجربه بدون مشکل برای کسانی که محتوای شما را دانلود می کنند می باشد. در مورد عکس های شبکه های اجتماعی شما، مهم است که همیشه یک کاربر موبایل را زمان ایجاد آن ها در نظر داشته باشید، چرا که ابعاد عکس ها بر روی دستگاه های موبایل کوچک تر بوده و متن ها ممکن است قطع شوند.
شیوه های بسیار زیادی برای بهینه سازی اعضای مختلف دیجیتال مارکتینگ شما برای کاربران موبایل وجود دارد و زمانی که می خواهید هر استراتژی دیجیتال مارکتینگی را پیاده سازی کنید، بسیار مهم است که در نظر بگیرید که این تجربه چطور روی موبایل ظاهر خواهد شد. با اطمینان حاصل کردن از این که این موضوع همیشه به خاطرتان می ماند، شما تجربیات دیجیتالی ایجاد خواهید کرد که برای مخاطبان شما جواب داده و دائماً نتایجی که امیدوار به کسب آن ها هستید را کسب خواهد کرد.
6 – تحقیقات کیوورد (کلمات کلیدی) انجام دهید
دیجیتال مارکتینگ کاملاً به معنی دسترسی به مخاطبان هدف از طریق محتوای شخصی سازی شده است، چیزی که بدون انجام تحقیقات کیوورد موثر نمی تواند بدست بیاید.
راه اندازی تحقیقات کیوورد برای بهینه سازی سایت شما و محتوای سئو و اطمینان حاصل کردن از این که مردم می توانند بیزینس شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار اهمیت دارد. علاوه بر این، تحقیقات کیوورد در شبکه های اجتماعی می تواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما در شبکه های اجتماعی مختلف نیز کمک کننده باشد.
حتی اگر یک استراتژیست سئوی تمام وقت ندارید، باز هم باید این کار را انجام دهید. سعی کنید لیستی از بهترین کیووردها از لحاظ عملکرد که به محصولات یا خدمات شما مرتبط هستند را ایجاد کنید و نسخه های دم دراز آن ها را برای ایجاد فرصت های بیشتر لحاظ کنید
7 – بر اساس Analyticهایی که ارزیابی می کنید عمل کنید
در پایان، برای ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر در طولانی مدت، بسیار مهم است که تیم شما یاد بگیرد بر اساس آنالیتیکس عمل کند. به عنوان مثال، شاید بعد از چند ماه متوجه شوید که مخاطبان شما به محتوای اینستاگرام شما دیگر علاقه مند نیستند، اما عاشق چیزی که در توئیتر می گذارید هستند. البته که این موقعیتی عالی برای ارزیابی دوباره استراتژی اینستاگرام شماست، اما شاید هم نشانه ای از این باشد که مخاطبان شما یک کانال متفاوت را برای استفاده از محتوای برندسازی شده ترجیح می دهند.
در طرف مقابل، شاید یک صفحه وب قدیمی پیدا کنید که ترافیکی که قبلاً دریافت می کرد را دیگر نمی گیرد. شاید بخواهید که این صفحه را آپدیت کنید یا کاملاً از شر آن خلاص شوید تا مطمئن شوید که بازدیدکنندگان شما تازه ترین و مرتبط ترین محتوا را متناسب با نیازهای خود دریافت می کنند. دیجیتال مارکتینگ به بیزینس های فرصت های بسیار متعدد و مختلفی را برای رشد بدون توقف می دهد، اما کاملاً به شما بستگی دارد که از آن ها استفاده کنید یا استفاده نکنید.
چطور می توان دیجیتال مارکتینگ را شروع کرد؟
خبر خوب این است که شروع کردن دیجیتال مارکتینگ کار ساده ای است. بیشتر پلتفرم های تبلیغات آنلاین کار ثبت نام و راه اندازی اولین کمپین را برای شما ساده کرده اند. هدف از هر کمپین موفقیت آمیز دیجیتال مارکتینگ اما تنها یک راهنما نیست. بدون توجه به این که چه استراتژی را می خواهید اتخاذ کنید، این 4 سوال را باید قبل از شروع به دیجیتال مارکتینگ پاسخ دهید.
1 – چقدر باید پول دربیاورید؟
برای فهمیدن هزینه هایی که برای دیجیتال مارکتینگ خواهید داشت، اول باید مشخص کنید که اهداف شما چه هستند. نحوه راهبرد شما در قبال دیجیتال مارکتینگ می تواند با توجه به این که هدف شما افزایش کلیک ها، تبدیل ها یا سرنخ ها، فروش، درآمد یا یک نرخ بازگشت سرمایه مشخص باشد متفاوت باشند.
زمانی که به سراغ این کار می روید، هدف نهایی هر فعالیت بازاریابی باید نرخ بازگشت سرمایه باشد. چرا که اگر هزینه های دیجیتال مارکتینگ شما هیچ درآمد سودآوری را برای بیزینستان به ارمغان نمی آورد، چرا در حال بازاریابی آنلاین هستید؟
کلیک ها و حتی تبدیل ها عالی هستند، اما بیزینس شما از کلیک ها یا تبدیل ها پول در نمی آورد. از فروش پول در می آورد! با در نظر داشتن این نکته، اولین چیزی که باید مشخص کنید قبل از این که در مورد بودجه دیجیتال مارکتینگ خود تصمیم بگیرید این است که چه میزان درآمد را می خواهید. زمانی که این موضوع مشخص شد، می توانید از این اطلاعات برای مشخص کردن این که چقدر هزینه تبلیغات برای رسیدن به این هدف درآمدی لازم است استفاده کنید.
2 – برای چه کسانی بازاریابی می کنید؟
زمانی که متوجه شوید چه میزان پول از دیجیتال مارکتینگ می خواهید، باید مشخص کنید که برای چه کسانی بازاریابی می کنید. این امری حیاتی است، چرا که پرسوناهای خریدار مختلف نیازمند تاکتیک های مختلف بازاریابی هستند و از این هم مهم تر، پرسوناهای خریدار متفاوت به مدل های مختلفی از خریداران تبدیل می شوند.
بنابراین اگر نتوانید پرسوناهای خریدار خود را درک کنید، نمی توانید استراتژی های دیجیتال مارکتینگ موثر ایجاد کنید. اگر تیم فروش دارید، صحبت کردن با آن ها می تواند یکی از سریع ترین راه ها برای بدست آوردن پرسونای خریدار موثر باشد. چرا که این افراد هستند که بیشتر از بقیه با مشتریان صحبت می کنند، درست است؟ اگرچه که حتی با صحبت کردن با تیم فروش و انجام مقداری تحقیقات هم برای رسیدن به سطح جزئیاتی که برای ایجاد یک استراتژی موثر دیجیتال مارکتینگ نیاز دارید کافی نیستند. برای انجام این کار، باید تلفن خود را بردارید و به مشتریان خود زنگ بزنید.
از آن ها بپرسید که چطور شما را پیدا کردند، چرا تبدیل شدند و چطور متقاعد شدند که به شما مبلغی را پرداخت کنند. این اطلاعات به شما تحلیل های بسیار زیادی برای پیاده سازی در بازاریابی و پروسه فروش می دهد که می توانید از آن ها برای بهبود عملکرد تبلیغات خود و انتخاب بودجه بازاریابی استفاده کنید.
3 – ارزش مشتریان شما چقدر است؟
معمولاً افراد به پرسوناهای خریدار به عنوان شیوه ای مناسب جهت ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر نگاه می کنند. پرسوناهای خریدار برای این کار عالی هستند، اما آن ها همچنین بخش مهمی از ایجاد یک برنامه دیجیتال مارکتینگ می باشند.
به عنوان مثال، فرض کنید که شما در حال تبلیغات کردن برای یک کمپانی SaaS تحت عنوان SaaS-A-Frass هستید که این ساختار قیمتی را دارد.
در این موقعیت، شما احتمالاً در حال هدفگیری 3 پرسونای خریدار متفاوت هستید:
- بیزینس کوچک – استیو
- بیزینس متوسط – مندی
- بیزینس بزرگ – ادوارد
استیو دارای نیازهای بیزینسی بسیار کوچکتر و ساده تر نسبت به ادوارد و مندی است، بنابراین وی احتمالاً پکیج استارتر را انتخاب خواهد کرد. مندی احتمالاً خواهان پکیج Professional است و ادوارد نیز به احتمال زیاد پکیج Enterprise را انتخاب می کند. با در نظر گرفتن این که استیو، مندی و ادوارد تقریباً 14 ماه، 4 سال و 9 سال با بیزینس ما همراه باشند و 5، 20 و 100 لایسنس را از ما خریداری کنند، ارزش زندگانی برای هر کدام از این پرسوناها به این صورت خواهد بود.
- استیو: 1750 دلار
- مندی: 72 هزار دلار
- ادوارد: 590 هزار دلار
این اعداد به نظر هیجان انگیز می آیند، اما تمام این پول سود نیست. یک کمپانی SaaS معمولی تقریباً 22 درصد حقوق می دهد، 0 درصد به فروش می دهد و 40 درصد هزینه های اضافی دارد، که تقریباً باعث می شود حدوداً 29 درصد از ارزش زندگانی هر موکل برای آن ها باقی بماند. بدین معنی که به زبان ساده، بیزینس فرضی ما باید کمتر از هزینه های پایین هزینه کند تا بتواند یک مشتری از فیس بوک بدست بیاورد.
حداکثر هزینه بدست آوردن
- استیو: 50 دلار
- مندی: 880 دلار
- ادوارد: 100 دلار
اگر بیزینس ما بتواند هزینه های کسب مشتری خود را پایین تر از ارقام بالا نگه دارد، درآمد خواهد داشت. اگر هزینه کسب مشتری بیشتر از ارقام بالا برای هر مشتری باشد، ما ضرر خواهیم کرد.
حال متوجه شدید که چرا پرسوناهای خریدار انقدر برای بودجه بندی مهم هستند؟ البته که بازار خیلی کم پیش می آید که از ادواردها اشباع شده باشد، بنابراین بیزینس ما به ترکیبی از این معاملات برای رسیدن به اهداف درآمدی خود نیاز دارد. این ترکیب می تواند بودجه فیس بوک ما را تعیین کند. بنابراین اگر بیزینس ما تمایل دارد که 0.18 دلار روی بازاریابی جهت ایجاد 1 دلار ارزش زندگانی هزینه کند، ما می توانیم ارقام پایین را برای هر پرسونای خریدار تقبل کنیم.
هزینه به دست آوردن مشتری
- استیو: 315 دلار
- مندی: 960 دلار
- ادوارد: 200 دلار
اگر بیزینس ما نمی تواند مشتریان دست به نقد از یک پرسونای خریدار مشخص را در یک نقطه قیمتی پایین تر از این ارقام ایجاد کند، بهتر است که اطراف این پرسونای خریدار بازاریابی انجام ندهد. اگرچه که اگر فعالیت های بازاریابی ما در حال حاضر خریدارانی از هر کدام از پرسوناها ایجاد می کند، بیزینس ما می تواند از این اطلاعات جهت محاسبه بودجه بازاریابی خود استفاده کند.
4 – چقدر باید برای رسیدن به اهداف خود هزینه کنیم؟
در این مرحله، اوضاع خیلی ساده هستند. هزینه به دست آوردن مشتری، میانگین سفارشات خرید و میانگین تعداد خریدها را در نظر بگیرید و آن ها را در ماشین حساب وارد کنید!
هزینه به دست آوردن مشتری، میانگین سفارشات خرید و میانگین تعداد خریدها را در نظر بگیرید
حالت پیشفرض این ماشین حساب بودجه ماهانه و نرخ بازگشت سرمایه بیزینس ما را نشان می دهد، با در نظر گرفتن این که بیزینس ما می خواهد 2.425.500 دلار درآمد جدید از دیجیتال مارکتینگ را به صورت ماهانه داشته باشد و آن ها مصمم به انجام این کار هستند، فعالیت های بازاریابی آن ها در ماه باید بتواند حداقل 100 فروش ایجاد کند.
طبق مثال ما، یک استیو جدید 125 دلار به صورت ماهانه به صورت میانگین 14 ماه پرداخت می کند، یک مندی جدید ماهانه 1500 دلار به صورت میانگین 48 ماه پرداخت کرده و یک ادوارد جدید نیز ماهانه 15 هزار دلار برای 108 ماه پرداخت می کند.
با قرار دادن تمامی این موارد در ماشین حساب، بیزینس ما به بودجه ای بالغ بر ماهانه 348.300 دلار برای دست یافتن به اهداف درآمدی ارزش زندگانی جدید خود نیاز دارد. می بینید؟ گفتیم که این بخش ساده است! برای این که اوضاع از این هم بهتر شود، شما می توانید از ماشین حساب برای محاسبه بودجه کلی دیجیتال مارکتینگ خود استفاده کنید یا می توانید یک استراتژی بخصوص را برداشته و از آن برای فهمیدن این که آیا این استراتژی برای بیزینس شما منطقی به نظر می رسد یا خیر استفاده کنید. مثلاً، اگر شما به هزینه برای کسب مشتری 75 دلاری نیاز دارید، اما میانگین هزینه به ازای کلیک شما در گوگل ادوردز 25 دلار است، ادوردز شاید کانال دیجیتال مارکتینگ مناسبی برای شما نباشد.
حال همان طور که احتمالاً تصور کرده اید، این راهکار ارزیابی بی نقصی برای این که شما به اهداف درآمدی خود می رسید یا خیر نمی باشد. این ماشین حساب تنها به اندازه اطلاعاتی که شما به آن می دهید دقت دارد اما خیلی بهتر از تصادفی انتخاب کردن درآمد ماهانه و امیدوار بودن به این که دیجیتال مارکتینگ به خودی خود نتایجی را که می خواهید برایتان ایجاد می کند، می باشد.
نقشه راه یادگیری دیجیتال مارکتینگ
اصول دیجیتال مارکتینگ
هر کاری اصولی دارد و دیجیتال مارکتینگ هم از این قاعده مستثنی نیست؛ پس شما در ابتدا باید با «اصول دیجیتال مارکتینگ» آشنا شوید
برای آشنایی کلی با دیجیتال مارکتینگ لازم است به طور اجمالی، اصول، ابزارها، کانال ها و استراتژی های بازاریابی دیجیتال به شکل کامل آشنا شده و نحوه استفاده کاربردی از آنها را یاد بگیرید. همچنین بحث تحلیل و ارزیابی اثربخشی فعالیت های انجام شده و تصحیح آنها نیز از دیگر موارد مهم برای فردی است که قصد تسلط اصولی بر دیجیتال مارکتینگ را دارد.
دوره آموزش اصول دیجیتال مارکتینگ
هرآنچه برای ورود قدرتمند به دنیای بازاریابی دیجیتال باید بدانید
وردپرس (طراحی و مدیریت وب سایت)
آشنایی با ابزارهای مدیریت محتوا نظیر وردپرس هم برای دیجیتال مارکتر شدن لازم است، در حال حاضر یک سوم وب سایت های دنیا با وردپرس طراحی شده اند و یک متخصص این حوزه باید بداند که برای وب سایت خود از کدام قالبها و افزونهها استفاده کنید و اصولا چطور یک سایت برای خود دستوپا کرده و آن را رشد بدهد.
دوره وردپرس با رویکرد دیجیتال مارکتینگ
هرآنچه که باید از محبوب ترین سایت ساز دنیا بدانید
بازاریابی محتوایی
از طرفی وردپرس صرفا یک ابزار است، اگر «بازاریابی محتوا» را ندانید، چگونه محتوا تهیه کنید و آن را به زبان چه کسی تعریف کنید. لازم است با فرایندهای هدفگذاری، مخاطبشناسی، استراتژی محتوا، تقویم سردبیری، تولید محتوا، انتشار محتوا، ترویج محتوا، تجزیه و تحلیل و گزارشگیری آشنا شوید. شما با تولید محتوای هدفمند خواهید توانست مخاطبان کسب و کار خود را به رایگان جذب وب سایت تان کرده و با خود و خدمات تان آشنا کنید. این شیوه هر روز در حال گسترش بیشتری است و وب سایت هایی همچون علی بابا، دیجی کالا، اسنپ فود، لست سکند و … به خوبی از آن بهره می برند.
دوره بازاریابی محتوایی
(کارگاه نقشه راه بازاریابی محتوایی)
سئو (بهینه سازی وب سایت برای موتورهای جستجو)
با این حال هر محتوا توسط ۲ ارزیاب بررسی میشود، یکی مخاطبان و دیگری موتورهای جستجو! در حقیقت مخاطبان مطلب شما را نمیبینید، اگر مطلب شما باب میل موتورهای جستجو نباشد و سایت شما و مطالب آن اصطلاحا «سئو» نشده باشد. پس یک دیجیتال مارکتر لازم است حداقل با مبانی سئو نظیر تحقیق کلمات کلیدی و مثلث سئو، نحوه عملکرد موتورهای جستجو، OffPage Seo و OnPage Seo آشنا شده و مثلا قادر باشد، اثربخشی و نحوه عملکرد Backlinkها را توضیح دهد.
دوره سئو تخصصی
هر آنچه درباره بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو سئو یا (SEO) باید بدانید
بازاریابی در شبکههای اجتماعی
با این حال تمام سهم محتوا، مربوط به وبسایت شما نیست، شبکههای اجتماعی هم در ترویج و انتشار محتوا و هم در تهیه محتوای مستقل نقش دارند و از بعضی جهات بر محتوای اصطلاحا وبلاگی پیشی میگیرند؛ از طرفی شما با پا گذاشتن به شبکه های اجتماعی با اینفلوئنسرهایی مواجه میشوید که تاثر آنها در صورت انتخاب درست به عنوان نوعی «سفیر تبلیغاتی کسب وکار» برکسی پوشیده نیست و این اعمال نفوذ از طرف آنها به وسیله شبکههای اجتماعی انجام میشود.
نکته دیگر آن که بین خود شبکههای اجتماعی و نوع فعالیت در آنها تفاوتها و ریزهکاریهایی وجود دارد، مثلا بین لینکدین و اینستاگرام تفاوت ماهوی وجود دارد که هر مارکتر باید بداند.
دوره آموزش بازاریابی در شبکههای اجتماعی
هرآنچه درباره استفاده اثربخش از شبکه های اجتماعی برای بازاریابی باید بدانید
ایمیل مارکتینگ
باید به عنوان یک دیجیتال مارکتر، حواستان باشد، برای اینکه هدف نهایی شما محقق شود و پول از مشتری بگیرید باید هر لحظه حواستان به او باشد و چشم از او برندارید و وضعیت را در مراحل مختلف پیگیری کنید، آنچه به طور نظری در مفاهیم «مسیر سفر مشتری»، «تبدیل مشتری بالقوه به بالفعل» و «بازگشت مشتری» مطرح میشود به طور عملی در ECRM نمود مییابد. ECRM شامل سیاستها و رویکردها، ابزارها و مراحل ایمیل مارکتینگ، پوش نتیفیکیشن و SMS مارکتینگ بوده و شما با یادگیری تکنیکهای حرفهای E-CRM به درکی صحیح از مفاهیم سفر مشتری و چرخه عمر رسیده و تفاوت آنها را متوجه میشوید. در نهایت هنگامی که به نحوه پیادهسازی تاکتیکهای عملیاتی، بهینهسازی و متریکهای کانالهای ایمیل، پوش نوتیفیکشن و SMS مسلط شوید میتوانید ادعا کنید که ECRM را یاد گرفتهاید.
دوره ایمیل مارکتینگ
استفاده اثربخش از ایمیل برای جذب مشتریان جدید و افزایش فروش
تبلیغات گوگل ادز
در عین حال هیچگاه نباید همه تخممرغها را در یک سبد گذاشت! شاید نتیجهگیری از سئو زمانبر بود، پس باید چه کرد؟ در این جا شما باید با تبلیغات کلیکی به خصوص گوگل ادز و راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی در آن آشنا باشید و نهایتا بتوانید از آن در کنار سئو به درستی استفاده کنید.
دوره گوگل ادز (ادوردز)
سهم خود را از بازار گوگل دریافت کنید.
تجزیه و تحلیل اطلاعات با گوگل آنالیتیکس
اگر یادتان باشد ما به قابلسنجش بودن فعالیتهای بازاریابی دیجیتال اشاره کردیم، اما این چگونه محقق میشود؟ ابازر گوگل آنالیتیکس یک عصای جادویی است که باید در اختیار هر دیجیتال مارکتر باشد، شما باید نحوه کار با آن را بدانید تا بتوانید، فعالیتها و کمپینهای تبلیغاتی خود، درآمد، هزینه و سود و بازده را بر اساس شاخصهایی در ابعاد مختلف بسنجید. باید بدانید که مخاطبان از کداک کانالها جذب شده و رفتار آنها در سایت چگونه بوده؟ برای جذب هر مخاطب چهقدر هزینه کرده اید و آن چهقدر برای شما درآمد داشته است. نسبت مشتریان برگشتی به مخاطبان تازه چگونه است و هرکدام چه ارزشی برای شما دارند؟
دوره گوگل آنالیتیکس
هر آنچه درباره تجزیه و تحلیل اطلاعات سایت با ابزار گوگل آنالیتیکس باید بدانید
طراحی کمپین های تبلیغاتی
یک نکته مهم در بازاریابی دیجیتال که باید بر آن مسلط باشید، انتخاب از بین ابزارهای مختلف است تا گیج نشده و بودجهتان را هدر ندهید. پس باید «طراحی و برنامه ریزی» کمپین های تبلیغاتی را بدانید تا با تسلط عمیقتر بر ابزارها و کانالهای دیجیتال، بتوانید بسته به بودجه، کسب وکار و عملکرد رقبا کمپینهای خود را طراحی کنید.
دوره طراحی کمپین های دیجیتال
چگونه از تمامی ظرفیتهای تبلیغات در فضای دیجیتال استفاده کنیم؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ
اما عوامل گفته شده، همه زمانی سودمند است که اطلاعات و دانش کسب شده به شما قدرت هدف گذاری و تدوین استراتژی را با تحلیل موقعیت، تحلیل مشتری و نقشه سفر آن و تحلیل رقیب بدهد، در این راه ابزارهایی نظیر Similarweb بسیار به شما کمک میکنند. در ثانی باید با مبحث مربوط به بهبود نرخ تبدیل و KPI های استراتژیک با توجه به بیزنس مدل هر کسب وکار دیجیتال هم آشنا شوید.
دوره استراتژی دیجیتال مارکتینگ
چطور برای رشد یک کسب و کار از تمامی ظرفیتهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کنیم!
قیمتگذاری و تخفیف
نهایتا سیاستها و تحلیلهای شما هرچهقدر خوب باشند، اثربخشی دیجیتال مارکتینگ بر سیاست های قیمت گذاری و تخفیفدهی استوار است، این که چه زمانی تخفیف بدهید و چه میزانی و بر چه اساسی بسیار مهم است. فروختن بیش از حد گران و یا ارزان محصول هر دو شما را متضرر می کند، بدین نحو که اولی مشتری را می پراند و دومی محصول را بیاعتبار کرده و سود شما را کاهش میدهد.
دوره استراتژی های قیمت گذاری و تخفیف دهی
(با رویکرد بازار آنلاین)
دوره پیشرفته دیجیتال مارکتینگ
در سطح نخست که ما در دوره جامع مدیریت دیجیتال مارکتینگ به آموزش آن میپردازیم، هر آنچه برای حضور قدرتمند کسب و کار خود در فضای دیجیتال نیاز دارید را به شما آموزش میدهیم و زمینه برای یک استارت قدرتمند فراهم میشود. اما پس از مدتی فعالیت کسب و کار در فضای دیجیتال، برای پیشی گرفتن از رقبا در بازار آنلاین به مرور نیازهای جدیدی نمایان میشود که عملا در سطح بسیار پیشرفته دیجیتال مارکتینگ قرار دارند. از این رو ما دوره پیشرفته دیجیتال مارکتینگ را نیز طراحی کردهایم تا دانش و مهارت شما را ارتقا داده و زمینه را برای رسیدن شما به صدر بازار آنلاین فراهم کنیم.
دوره پیشرفته دیجیتال مارکتینگ
گامی فراتر از حرفهای بودن در دیجیتال مارکتینگ بردارید.
جمع بندی
در این مقاله با چیستی دیجیتال مارکتینگ و تفاوت آن با بازاریابی کلاسیک آشنا شده و اطلاعاتی شامل بررسی سازوکار تبلیغات در فضای دیجیتال، مقایسه ارتباطات یکپارچه بازاریابی با کانالهای دیجیتال مارکتینگ، اثربخشی و مقرونبهصرفگی دیجیتال مارکتینگ و نکات مهم برای انتقال بیزینس به فضای دیجیتال، کسب کردید. نهایتا سولات رایج و نقشه راهیادگیری به سمعونظر شما رسید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.